"بسم رب النور"
جوان گفت:« زيارت بخوان.»
گفت:« سواد ندارم.»
جوان شروع کرد به خواندن. سلام داد به معصومين تا امام عسگري.
پرسيد:« امام زمانت را مي شناسي؟» مرد جواب داد:« چرا نشناسم؟»
گفت:« پس سلام کن»
مرد دستش را روي سينه اش گذاشت:
«السلام عليک يا حجه بن الحسن العسکري» جوان خنديد:
« و عليک السلام و رحمه الله و برکاته»
(برگرفته از کتاب « تا همیشه آفتاب » از مجموعه کتب 14 خورشید و یک آفتاب)
نظرات شما عزیزان: